عدم مبارزه با بوروکراسی معضل پيشروی کارگری انقلابی

رفيق حميد(1) منشاء طبقاتی و يا خاستگاه طبقاتی بوروکرات ها که بخش اول صحبت من در اولين جلسه از آخرين جلسات ما در احياء بود که در آن به نظريات مارکس، لنين، تروتسکی، روزا لوکزامبورگ و کائوتسکی اشاره کردم اما متأسفانه کلاٌ از فکرم خارج شده بود و نمی دانم که از روی نوار پياده شده است يا نه. اميدوارم که در آينده ی نزديک بتوانم آن بحث خود را به صورت يک مقاله بيرون دهم. ولی يکی ديگر از مسائلی که باعث بوروکرات شدن افراد می گردد، تمام وقت کار درون تشکيلات سياسی کارگری است. تمام وقت کار سياسی کردن درون يک تشکيلات کارگری و در نتيجه ی آن اشتغال نداشتن اين کارگران را تبديل به کارمند و نهايتاً اوليگارشی کارگری کرده و آن ها را به مقام و منصب می رساند. اين مقام و منصب توام با فرهنگ بورژوائی حاکم در جامعه آن ها را تبديل به بوروکرات می کند؛ بوروکرات های صفت و سختی که هرگز نمی توان از جايگاهشان پايين کشيد. و يا اغلب اتحاديه ها و سنديکاهای کارگری (اوسانلوها، لولاها، لخ والنساها). البته تشخيص وجود بوروکراسی درون اتحاديه ها، سنديکاها و تشکيلات کارگری کوچک اغلب بسيار سخت است زيرا در اغلب موارد کارگران گردانده ی اين سازمان ها خود مجبور به مبارزه با بورژوازی بوده اند، اما به محض اين که اين تشکيلات کوچک شروع به رشد می کند و اين افراد جايگاه و مقام و منصبی درون تشکيلات پيدا می کنند، روحيه و فرهنگ بوروکراتيکشان شروع به ظاهر شدن می کند و آگاهانه يا ناآگاهانه در اين مسير جلو می روند.

البته طرف صحبت ما سنديکاها و يا اتحاديه ها نيستند، بلکه حزبی که تدارک انقلاب را می خواهد ببيند می باشد. پيشروی کارگری انقلابی بايد از روز اول مبارزه با بوروکراسی را خيلی روشن بيان کند و به آن عمل نمايد. ما به اين دليل می گوييم که در رهبری آن بايد بيش تر از هفتاد درصد از کارگران شاغل حضور داشته و نبايد در رهبری هيچ اتحاديه و سنديکايی باشند.

يک نکته ی اساسی ديگر در اين جا اين است که پيشروی کارگری بايد برای پيشبرد اهداف انقلابی، اول بوجود معضل بوروکراسی درون تشکيلات خود باور داشته و خواهان مبارزه محکم و جدی با آن باشد. زيرا مسأله تنها بر سر نفوذ و وجود عناصر بوروکرات در تشکيلات انقلابی کارگری نيست، بلکه بايد فرهنگ مبارزه با آن را نيز درون جنبش ايجاد نمود. در حال حاضر، معضل بوروکراسی از جانب هيچ تشکيلات انقلابی کارگری جدی گرفته نمی شود و خطر آن و اين که اين پديده می تواند مبارزات انقلابی را به انحراف بکشد مسأله ای ناشناخته است.

هدف ما ملموس کردن تأثيرات عينی روابط بوروکراتيک درون تشکيلات انقلابی است و در طی آن برانکيختن انگيزه برای مبارزه ی با آن که در را به روی روابط و فرهنگ انقلابی و دموکراتيک کارگری باز می کند. معضل بوروکراسی در حال حاضر بزرگ ترين عامل جلوگيری از رشد فرهنگ انقلابی طبقه ی کارگر است. زمانی که اعضای يک تشکيلات به خود اجازه ندهند که رهبری را مورد سوال قرار داده و از آن انتقاد کنند، حتی در زمانی که با آن توافق نظر ندارند، خود به تنهائی بزرگ ترين کمک را به رشد بوروکراسی درون تشکيلات خود می نمايد. اين باعث می شود که از رشد فکری و توانائی های فردی نيروهای پيشروی کارگری و انقلابی کمونيست ممانعت ايجاد نمايد. برخلاف اين فرهنگ بورژوائی در فرهنگ دموکراسی کارگری به علت وجود آزادی بيان، انتقاد، تفکر جوسازنده ای برای رشد استعدادهای موجود در تمام انسان ها فراهم می گردد، زيرا که هيچ کس محکوم به سکوت نيست و ذهن اش دائماً در حال رشد و پرورش است. اين شرايط، روحيه ی مبارز و مقاوم يک کمونيست انقلابی را شکوفا کرده و تقويت می نمايد. تا با اعتماد بنفس کامل به مبارزه عليه نظام سرمايه داری قدم بردارد.

ياشار آذری

(1)   لينگ نامه ی حميد

http://www.nashr.de/2/ravsh/hamid.pdf