سخنرانی اخير جورج بوش ناشی از ترس طبقه ی حاکم از عواقب سياسی و اجتماعی سيل و طوفان کاترينا

 

شب گذشته جورج بوش از شهر مترکه نئواورلئون خطاب به مردم آمريکا بالاخص مردم سه ايالت آسيب ديده سخنرانی تلويزيونی داشت. گذاشتن چنين سخنرانی بی مترقبه ای فی نفسه نشانگر ترس نه تنها دستگاه دولت بوش که کل طبقه ی حاکم آن کشور از جهت گيری و رشد اپوزيسونی در داخل کشور است که در پی از بين رفتن و آواره شدن مردم سه ايالت آلاباما، می سی سی پی و لوئيزيانا ايجاد شده است.

در طول هفته های اخير، تمام ارگان های دولتی دستگاه حکومتی، از شهردار گرفته تا نماينده های مجلس اين ايالات و مسئولين فدرال آن کشور مورد حمله و انتقاد مردم و حتی مطبوعات آمريکا و جهان قرار گرفته اند. مردم آمريکا که در پس حادثه 11 سپتامبر و ايجاد وزارت "امنيت کشور" به دست جورج بوش، سکونت اختيار کرده و از لب برگشودن می هراسيدند، اکنون بی پروا در ملع عام به دشنام و انتقاد می پردازند.

انتقادها در رابطه با تخريب و کشتار ناشی از سيل و طوفان کاترينا بر پايه ی محورهای زير استوار بوده است:

 

1ـ با توجه به شدت اين حادثه طبيعی و با توجه به موقعيت جغرافيايی اين ايالات، مسئولين مربوطه هيچ گونه اقدام مناسبی در جهت حفظ جان و مال مردم به عمل نياوردند. پيش از اين در هنگام آمدن اين گونه سيل و طوفان ها، مدارس، ادارات، مراکز تجاری تعطيل شده و به مردم دستور تخليه اختياری و يا اجباری (برحسب محل زندگی) محل سکونت و رفتن به پناهگاه های امن داده می شد و سپس کليه ی وسايل نقليه عمومی نيز تعطيل می گشت. در مورد اين سيل و طوفان هم چنين شد، اما يک تفاوت هم وجود داشت:

 

2ـ اين تفاوت بالاخص در مورد ايالت لوئيزيانا و شهر نئواورلئون صدق می کرد. اين تفاوت در اين بود که اين بار نه تنها اين ايالات را سيل گرفت، بلکه شهر نئواورلئان که شکل يک جام را دارد، در درجه اول بر اثر سيل و طوفان در آب فرو رفت و سپس:

 

3ـ با شکستن دو سد بالای سرش، ظرف سه روز کاملاً غرق در آب گرديد. پناهگاه هايی که قرار بود، مردم را در خود حفظ کند، در آب فرو رفت. برق قطع شد و در نتيجه آن ارتباط آن ها با دنيای بيرون نيز قطع گرديد. پس از سه روز مردم باقی مانده در منازل خود، به روی پست بام های خود رفته و در حالی که آب اطراف آن ها را پوشانيده بود، در انتظار رسيدن کمک گرسنه و تشنه باقی مانده بودند. مردمی که در پناهگاه ها در محاصره آب در آمده بودند نيز بدون آب و برق و خوراک، هزاران هزار نفر در انتظار رسيدن کمک مانده يا جان باختند و يا روزها و شب ها را به هلاکت پشت سر گذاشتند. بيمارستان ها که هم چنين در آب فرو رفته بودند، تدريجاً بدون غذا و نيازهای پزشکی مانده و مجبور بودند، بين نجات دادن بيماران خود، آنان را که شانس زنده ماندن بيش تر داشتند، انتخاب کرده و در درجه اول آنان را نجات دهند. برای مثال در يکی از گزارشات خبری آمده بود که مسئولين بيمارستان نئواورلئان، برای رساندن مواد غذايی و دارو به بيماران، ارجحيت را به آنانی می دادند که قادر بودند، نام خود را تکرار کنند!

 

4ـ در ساير مناطق آسيب ديده -به غير از نئواورلئان- پس از گذر سيل و طوفان، مردم همراه در آب فرو رفته و به علت نداشتن امکانات قادر به ترک محل و نجات خود نگشتند. مردم بيمار و ناتوان در اين پناهگاه ها نهايتاً جان باختند.

 

5ـ افراد هزاران هزار خانواده همديگر را گم کرده و اکنون کودکان بسياری بدون پدر يا مادر روی دست دولت مانده اند. اغلب آن ها آن قدر کوچکند که نام و سن وسال خود را نمی دانند.

 

6ـ در پی اين همه، مقامات محلی و فدرال در رسانيدن کمک دريغ کرده و به دروغ دائماً اشاره بر رسانيدن کمک های گوناگون به مردم آسيب ديده را می کردند، در حالی که در حقيقت، هيچ گونه کمکی به هيچ يک از اين مناطق نمی رسيد. يک هفته پس از سيل و طوفان کاترينا، مردم هنوز در محاصره آب در حال زنده نگهداشتن خود بودند. آبی که تدريجاً می رفت تا محل را به مرداب تبديل کند.

 

7ـ اکثر قريب به اتفاق مردم کشته شده و آسيب ديده اين مناطق را طبقه کارگر و کسانی که زير خط فقر بسر می برند، تشکيل می دهند و اکثر مردم کارگر و کسانی که زير خط فقر بسر می بردند و دستخوش اين آسيب شدند بنا به ظواهر امر سياهپوست هستند. در نتيجه، اين مسأله هم مطرح شده که اين نارسايی رژيم ريشه ی نژادپرستانه داشته يا نه؟

 

سهل انگاری در ايجاد سدهای امن، سهل انگاری در رساندن کمک های لازم برای تخليه و سهل انگاری در نجات مردم آسيب ديده، موقعيت سياسی و اجتماعی دولت جورج بوش و سردمداران نظام سرمايه داری آمريکا را به لرزه درآورده است.

از اين رو، سخنرانی شب گذشته جورج بوش که از لحنی ملتمسانه برخوردار بود، مملو از قول و قرارهايی بود که همچون خواب خوشی در خاطر شنونده باقی می ماند. جورج قول بازسازی تمامی اين مناطق را داد. او گفت که اين مناطق تنها بازسازی نخواهد شد، بلکه به طريقی بازسازی خواهد شد که ديگر هرگز چنين تجربياتی را نداشته باشد. او به همه قول دادن يک خانه را داد. او گفت که مردم آواره اين مناطق، صاحب آپارتمان نخواهند شد، بلکه برای همه خانه ساخته خواهد شد. او همزمان قول پرداخت بيمه بيکاری را تا زمان اشتغال همه شاغلان آواره را داده و اشتغال آن ها را در آينده نزديک تضمين نمود. رقم رسمی بيکاران مناطق آسيب ديده تا ديروز 84 هزار نفر اعلام شده بود.

در کنار تمام اين قول و قرارها، حقيقت اين است که جورج بوش نگفت پول بازسازی اين مناطق را از کجا تأمين خواهد کرد. علاوه براين، حقيقت اين است که اين قول و قرارها در واقع آواز خوشی به گوش شرکت ها و تجارت های محلی است که از جورج بوش تضمين کمک مالی برای بازسازی را می خواهند و البته در اين راستا اقشار کارگر اين مناطق که به اميد يافتن کار و داشتن خانه به اين مناطق باز می گردد، تحت استثمار صاحبکاران مناطق تجاری و مسکونی ای در می آيند که در اين بازسازی از آب گل آلود ماهی می گيرند و دقيقاً همان طور که جورج بوش در بياناتش اعلام داشت، چشم اميدش به همين سرمايه دارانی است که در بازسازی اين مناطق می توانند سودهای کلانی را به جيب بزنند.

در تحليل نهايی از سخنرانی اخير جورج بوش، اگر چه در کمال فروتنی و التماس صورت گرفت، اين نتيجه گرفته می شود که هدف کمک رسانی دولتی به اين مناطق نيست و بازسازی از طريق ارگان های دولتی فدرال صورت نخواهد گرفت، بلکه او قصد دارد تا شرکت ها را دعوت به سرمايه گذاری کرده و بازسازی را بين آن ها تقسيم نمايد. از اين رو، چندان دور از تصور نخواهد بود که از هم اکنون باور داريم که قول و قرارهای "داشتن کار و خانه" برای مردم فقر و کارگر اين مناطق که دقيقاً به همين دليل نتوانستند جان و مال خود را نجات دهند، نيست، بلکه اين قول و قرارها چراغ سبزی به سرمايه دارانی که از اين فرصت برای پر کردن هرچه بيش تر جيب های خود، می توانند استفاده کنند و بار ديگر، مردم فقير اين مناطق را به زير يوغ ستم خود در بياورند، می باشد.

اين در حالی است که کنگره ی آمريکا که اکثريتش را امروز حزب جمهوريخواه تشکيل می دهد، خواهان مقررات جديدی برای بازسازی اين مناطق است که در آن از جمله حق تعقيب و طلب ضرر را بر افراد آسيب ديده ممنوع و کمک رسانی به سازمان های مذهبی را مقرر نموده و مقررات محيط زيست را برچيده و ماليات يکنواخت را برای همه، مدنظر قرار دهد.

علاوه براين، جورج بوش تحت عنوان کمک رسانی به مردم آسيب ديده در حال پياده کردن ارتش در سطح اين مناطق است، تا در حقيقت و در درجه ی اول کنترل آرامش را در دست گيرد. نظامی کردن اين مناطق خود، دال بر وضعيت نابسامان و جو شورشی اين مناطق است.

در نتيجه سخنرانی ديشب جورج بوش تنها چيزی را که می توانست برای مردم فقيری که همه کسان و همه چيز خود را از دست داده اند، به ارمغان بياورد، ادامه فقر ممتد و استثمار هر چه بيش تر است، نه "خانه و شغل"!

سارا قاضی

16 سپتامبر 2005

 

 

آدرس اينترنتی کتاب خانه: http://www.nashr.de

ايمل ياشار آذری:yasharazarri@gmail.com

مسئول نشر کارگری سوسياليستی: ياشار آذری